کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

روح اله باصری
دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد
رشته زبان و ادب فارسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

نویسندگان

۵ مطلب در خرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

بخش ۹ - فرستادن پادشاه رسولان به سمرقند به آوردن زرگر

طبیب ماجرا را با شاه در میان گذاشت،حالا شاه قاصدهایی را به سمرقند میفرستد تا اون مرد زرگر را بیاورند.

شه فرستاد آن طرف یک دو رسول

حاذقان و کافیان بس عدول

حاذق به معنی عادل،کافی با کفایت،عدول،عادل،دادگر،شاه دو فرستاده ماهر با کفایت و عادل و درستکار را روانه سمرقند کرد.

تا سمرقند آمدند آن دو رسول

پیش آن زرگر شنگ فَضول

شنگ به معنای خوشحال،فضول به معنای صاحب هنر،صاحب فضل،آن دو فرستاده برای دیدن زرگرِ خوشحالِ صاحب هنر تا سمرقند آمدند.

کای لطیف استاد کامل معرفت

فاش اندر شهرها از تو صفت

گفتند که ای استاد کامل آگاه در تمام شهرها توصیف مهارت و هنر تو زبانزد همه است.

نَک فلان شه از برای زرگری

اختیارت کرد زیرا مهتری

اینک فلان شاه تو را برای زرگری برگزیده است زیرا تو از همه بهتر و ماهرتری...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۰ ، ۰۶:۳۲
روح اله باصری

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب خدمت دوستان و دانشجویان عزیز و گرامی مقطع ارشد همکاران عزیز و محترم

خب! در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان هستیم،طاعات و عبادات شما مورد قبول درگاه احدیت،پیشاپیش عید سعید فطر را به شما دوستان عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنم،در خدمت شما دوستان عزیز هستیم،اگر شما صحبتی دارید بفرمایید...

او ز ناچیز چیز کرد ترا

خوار بودی و عزیز کرد ترا

آغاز سوره انسان،نام دیگر سوره انسان،دهر هست،یک اشاره ای کوتاه به اون قسمت داره،خداوند می فرماید: هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا چند تا آیه آغازین سوره دهر یا انسان رو بخونید،اشاره به آن قسمت ها دارد،که می فرماید: آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیزی هیچ لایق ذکر نبود؟ إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا که چند تا آیه بعدی اش هم،اشاره به اون اطعام حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و  امام ‌حسین داره،زمانی که می خواستند افطار کنند،یک روز فقیر،بعد یتیم،بعد مسکین اومد،تمام غذای خودشان را به اون افراد دادند،حالا آغاز سوره دهر اشاره میکنه که روزگاری بر انسان گذشت که هیچ شیئ قابل ذکر نبود،هیچی نبود هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا آیا روزگاری بر انسان نگذشت که شیئ قابل ذکری نبود إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ما انسان را از آب نطفه آمیخته ای از زن و مرد آفریدیم،خلق کردیم،این اشاره به اون قسمت داره که انسان خوار بود،بی ارزش بود،ناچیز بود،چیزی نبود،او زِ ناچیز چیز کرد تو را،خوار بودی عزیز کرد تو را،فردوسی تقریباً عین همین مضمون،می فرماید: که یزدان زِ ناچیز،چیز آفرید،بدان،تا توانایی آرد پدید،چرا این کار را کرد؟ بدان جهت،تا توانایی آرد پدید،میخواست آن توانایی خودش را آشکار کند،در واقع او ز ناچیز چیز کرد تو را،یعنی شما را از عدم آفرید،ای انسان! خار بودی،بی ارزش بودی و تو را با عزت کرد،با ارزش کرد،پس او ز ناچیز،چیز کرد تو را،شما را از عدم آفرید و موجودی بی ارزش بودی،شما را بسیار عزیز و گرامی داشت...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۰ ، ۰۴:۵۵
روح اله باصری

بسم الله الرحمن الرحیم

الحَمدُ لِلَّهِ والصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَى آلِهِ آلِ اللَّهِ

آنچه ضیاء بخش شب تار ماست

حمد خـداوند جهــاندار ماست

ای به نامت افتتاح نامه ها

وی به یادت گرمی هنگامه ها
نام تو دیباچه دیوان عشق

یاد تو سرمایه دکان عشق
کار زاهدذکر و ذکر نام تو

جان عاشق مست و مست جام تو

نام تو دیباچه دیوان عشق

یاد تو سرمایه دوکان عشق

کار زاهد ذکر و ذکر نام تو

جان عاشق مست و مست جام تو

نامجو از نام تو بی حاصلان

کامجو از جام تو صاحبدلان

از شعاع ماه مه افروز تو

وز فروغ مهر طلعت سوز تو

بر توی پیرایه مه پیکران

ذره ای سرمایه خوش منذران

 

این اشعاری رو که خوندم خدمتتون،از مقدمه کتاب وامق و عذرایی است که بنده و جناب آقای دکتر کاووس حسنلی این کتاب را تصحیح کردیم،چاپ کردیم،چاپ های دیگرش هم موجود هست،چون یک خمسه ای بود،خمسه حسینی شیرازی،مهر و ماه،وامق و عذرا،اشتر نامه،وصف الحال،الهی‌نامه،که  ۴ دفترش چاپ شده،انشاءالله در فرصتی نه چندان دور،دفتر پنجم اش نیز چاپ خواهد شد،حالا اگر فرصتی بود که من یک جلد از اینها را تقدیم کردم خدمتتون که در مقدمه این کتاب مفصل،در رابطه با چگونگی کار اشاره شده،حالا اگر دسترسی به یک صورتی اتفاق می‌افتاد من یک جلدی از اینها را تقدیم میکردم خدمتتون که بدانید چه کاری صورت گرفته است،خب! جلسه قبل وعده کردیم که امروز،درباره فرقه کلامی مرجعه صحبت کنیم و جلسه‌های آینده،درباره شیعه و اندیشه های شیعه که در ادبیات فارسی راه پیدا کرده است،قرار بود که دوستان خودشون هم مطالعه ای داشته باشند،یک تلاشی داشته باشند،تا بدانند به چه صورت است؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۵۰
روح اله باصری

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شما بزرگواران

اون هفته تا بیت 61 را معنا کردیم و متوجه شدید،حالا از بیت 62 ادامه خواهیم داد...

سخرهٔ حس‌اند اهل اعتزال

خویش را سنی نمایند از ضلال

معتزلی ها که یکی از فرقه های شیعی بودند،معتقد هستند که انسان نمیتونه در این دنیا خدا را مشاهده کنه و دیدن جمالِ حق را غیر ممکن می دانند،معتزلی ها اسیر حواسّ ظاهر هستند و از گمراهی،خود را سنّی و مومن می دانند

هر که در حس ماند او معتزلی ست

گر چه گوید سنّیم از جاهلی ست‏

هر کسی که  اسیر حواس ظاهر باشد معتزلی است و اگر هم بگوید مومن هستم،از از نادانی اوست...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۰ ، ۲۱:۴۱
روح اله باصری

بسم الله الرحمن الرحیم

الحَمدُ لِلَّهِ والصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَى آلِهِ آلِ اللَّهِ

اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

خب! در بیان اندیشه های فرقه ی کلامی اشاعره بودیم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۷
روح اله باصری