کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

روح اله باصری
دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد
رشته زبان و ادب فارسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

نویسندگان

جلسه ششم درس نظریه ها و نقد ادبی

شنبه, ۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۵:۵۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه درس قبل...

3. نقد شاعران:

سهم قابل توجهی از دریافت های انتقادی در میراث ادبی فارسی متعلق به شاعرانی است که ضمن اشعار خود فوایدی انتقادی را در توصیف از شعر خویش و یا خرده گیری بر سروده های دیگران عرضه کرده اند نمونه های چنین نقدهایی در شعر فارسی بسیار است از کهن ترین موارد آن اشاره ای است که رودکی در قصیده مادر می را بکرد باید قربان به جنبه ای از شعر خود یعنی برخورداری از لفظ خوب و معنی آسان دارد و یا داوری شهید بلخی در خطاب به شاعری از معاصران خود که شعرش را بی بهره از لذت و حکمت داسته است و میرساند که حضور چنین مواردی از نظر شهید بلخی معیارهای ارزشمندی در شعر دانسته میشده است...

 و باز از همین مقوله است اوج توان شاعری در نظر فرخی که معیارش سخن سهل معنوی تصور میشد بسیاری از این داوری ها شدیدا متاثر از سنت های شعری روزگار شاعران بوده است برای مثال شاعران عصر سلجوقی و روزگار رواج سبک عراقی که دوران نفوذ مضامین علمی در شعر فارسی است همواره با دیدی حکیمانه به شعر می نگریستند خاقانی از زمره چنین شاعرانی است که بر شاعر نامور دوره غزنوی یعنی عنصری خرده هایی می گیرد که در سنت های شعری روزگار عنصری چندان مطرح نبوده و در روزگار خاقانی و دوره های بعد از او چنین معیارهایی در شعر وجود داشته است خاقانی عنصری را بخاطر نوازش های ممدوح و دیگر مقدماتی که برایش فراهم بوده است تنها در مدح و غزل موفق میداند و شهرت او را در گروی یک شیوه از ده شیوه شاعری میداند از جمله آنکه عنصری در تحقیق وزن و پند چیره دست نبوده و همچنین در انشاء و دبیری و تفسیر و دانش عربی استادی نداشته است. البته تردیدی نمیتوان داشت که شیفتگی هنرمندانه شاعران نسبت به شعر خود غالبا هنگامیکه در مقام مقایسه خود با شاعر دیگری بر می آیند سبب میشود تا کفه ترازوی نقد را به سود خود سنگین تر کنند نمونه ای از آن سخن نظامی است در مقایسه کار خود در خسروی شیرین با آنچه فردوسی در این داستان آورده است کار نظامی در مقایسه خود با فردوسی شاید منصفانه تر از ادعای سعدی باشد.

سعدی در نظم بوستان در پی آنست که با نظمی حماسی سر حریف را به سنگ بکوبد از سوی دیگر فردوسی هم با سلامت نفس در نقد گونه ای که بر شعر دقیقی می آورد از برخوردی تند پروا نکرده است.

از نمونه های مختلف نقدهای شاعران معلوم میشود که این قبیل داوری ها هر چند میتواند دیدگاه های سرایندگان را درباره شعر و شاعران روشن کند ولی گاه صورتی کاملا جدلی پیدا کرده است و غالبا با آمیزه ای از سلیقه ها و عواطف شخصی همراه است شاعران در بیشتر موارد باورهای ذوقی خود را بعنوان قاعده مطرح کرده اند و بدین سبب اگرچه این باورها در جایگاه شعری خود جذاب بنظر میرسند ولی کمتر میتوان ذهن نقادانه آشنایانِ با شعر را قانع کند.

اما صرفنظر از آثار متقدمان از عصر صفوی به این طرف نیز گونه هایی گرانبها از نقد در آثار و منابع ادبی به چشم می خورد دوره صفویه در تاریخ نقد ادبی ایران عصر تابناکی نیست و کار نقد این دوره حالتی خودجوش داشته است شاعران در این دوره بیشتر از آنکه به لفظ و تعبیر بپردازند یکسره دل به نازک خیالی و تصویرهای تازه بسته بودند و نقد شاعران سبک هندی همواره به سوی تحسین و ارج نهادن به این مقوله ها جهت سازی شده است نقد تذکره های عصر صفوی و بعد از آن بسیار مختصر است ولی با این حال جانب انصاف را رعایت کرده اند مثلا تذکره نصر آبادی اگرچه بسیار مختصر است ولی منصفانه می باشد و یا تحفه ثانی با همه اختصار خود از دو ویژگی خاص برخوردار است یکی تهوّر نقادانه و دیگر مایه های طنزی که به آن جاذبه ای تازه بخشیده مجمع الفصحا در دوره ای بعد مختصر تر از آنست که ظرفیت طرح مسائل انتقادی را داشته باشد برای نمونه درباره شفاعی اصفهانی می نویسد غزلیات شیرین دارد و درباره صائب می گوید در شاعری طرزی غریب داشته و درباره بیدل نوشته غزلیات فصیح داشت اما این اظهار نظرها کوتاه است و در حوزه نقد اهمیت چندانی ندارد.

4. نقد ادبی در ادبیات عرب:

در تاریخ نقادی عرب چهار دوره را میتوان مشخص کرد:

  1. نقد ادبی در دوره جاهلی
  2. نقد ادبی در عصر اموی
  3. نقد ادبی در عصر عباسی
  4. نقد ادبی معاصر عرب
  1. نقد ادبی در دوره جاهلی:

داوری درباره شعر و وجود نمونه هایی از نقد شعر در ادبیات عصر جاهلی امری قطعی و مستند است.

بر اساس شواهد موجود نقد ادبی عرب در عصر جاهلی را میتوان دارای دو جنبه دانست:

 1. نقد الفاظ شعری 2. نقد معانی شعری

اساس نقد و داوری صرفنظر از استنباط های ذوقی بر اساس مقایسه آثار ادبی با یکدیگر بود در این مقایسه ها زمینه های عاطفی و احساسی نقش عمده را داشت زیرا اعراب همواره از احساسی لطیف و باریک بهره مند بوده اند و اندک ترین انگیزه ای میتوانست آنها را به هیجان در آورد و طبیعی است که آنان بر نقد شعر نیز بیشتر از هر چیز متکی بر احساس و عاطفه خود باشند نقدهای عصر جاهلی غالبا صورت فردی داشت و هنگامیکه تایید دیگران پشتوانه آن میشد شهرت می یافت این نقدها بیشتر از جانب شاعرانی صورت می گرفت که گاه سراینده ای را به سراینده دیگر برتری میدادند از شاعران و خطیبان عرب در عصر جاهلی نقدهایی جزئی و مبتنی بر دریافت های ذوقی و عاطفی در دست است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی