کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

روح اله باصری
دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد
رشته زبان و ادب فارسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

نویسندگان

درس نظریه ها و نقد ادبی-جلسه اول

جمعه, ۶ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۰۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

نقد ادبی:

نقد ادبی یا سخن سنجی،دانشی برای بررسی ویژگی ها و تفسیر نقاط قوت و ضعفِ یک اثر ادبی و تحلیل و ارزیابی آن،در کنار تشریح جوانب پیچیده آثار ادبی و روشی برای سنجش اعتبار و مقام آنهاست،به کسی که نقد ادبی میداند منتقد ادبی می گویند،نقد ادبی به معنای مطالعه،بحث،ارزیابی و تفسیر محصولات ادبی است،نقد ادبی میتواند به شکل یک گفتمان نظری،بر اساس نظریه ادبی باشد،یا بحث مفصل تری که حالت گزارش گونه،در باب یک اثر ادبی داشته باشد،این نوشته های گزارش گونه،اغلب در قالب نوشته های روزنامه نگاری،یا یادداشت هایی در زمان پدیدار شدن آثار ادبی رخ می نماید و در مواردی با قضاوت هایی یا اظهار نظرهایی در مورد خوب بودن یا نبودن،ارزشمند بودن یا نبودن اثر ادبی،همراه است...

تاریخ کهن نقد:

ارسطو را باید نقطه آغاز نقد ادبی دانست و بر این اساس،تاریخ این پدیده،دست کم تا سَده چهارم پیش از میلاد،به عقب می نشیند،ارسطو در بوطیقا (بوطیقا،نام کتاب ارسطو هست و اصطلاحا به اثری اطلاق می شود که درباره شعر و اصول آن،وزن،قافیه یا نقد شعر،نوشته شود) در مورد بسیاری از آثار هنری دوران صحبت میکند و مفاهیم میمسیس و کاتارسیس را مطرح میکند،که امروزه،در نقد،اهمیت بسیاری دارد.

میمسیس: اصطلاحی در نقد ادبی و فلسفه است که،شامل تقلید،شباهت غیر حسی،بازنمایی،کنش بیان و کنش شباهت میشود.

کاتارسیس:  تزکیه و تطهیر است.

افلاطون،در همان دوران،به شعر حمله میکند و آنرا هنری دسته دوم،تقلیدی و نادرست می داند،بهاراتا مونی در همین دوران،در مورد نمایش های سانسکریت و ادبیات کهنِ هند،اظهار نظر میکند،فلسین مارسو،معتقد است،استقبال،بهترین نوع ادبی است و با توجه به اهمیتی که،گذشتگان،به تقلید میدادند،این نظر غریبی نیست،سنت تفسیری مرسوم،در ادیان ابراهیمی،در سَده های میانه را،میتوان از عناصر شکل دهنده مطالعات نقد ادبی دانست،از سَده نهم میلادی نیز،در ادبیات عربی،آثاری برای نخستین بار،در زمینه نقد نگاشته شده است،که از این میان میتوان،نخست،کتاب الحیوان و دوم کتاب البیان والتبیین،نوشته جاحظ و کتاب البدیع،نوشته عبدالله بن معتز را نام برد.

نقد ادبی در دوران مدرن،بیشتر به سمت نظریه ادبی،به معنای بحث و بررسی فلسفی،در مورد ادبیات و موضوعات آن پیش رفته است،این دو نظریه ادبی و نقد را میتوان هم عرض دانست،ولی هرگز متباین نیستند،این موضوع،البته جای مناقشه دارد،از جمله جان هاپتینز،اصرار دارد،نظریه ادبی و نقد ادبی فرقی با هم ندارند،عده ای نیز معتقدند نقد ادبی،به معنای کاربرد عملی نظریه ادبی است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی