درس بلاغت کاربردی-جلسه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض کنم خدمتتون که،پس برای مخاطب ادبیات،در دوره های کارشناسی،فقط مساله پذیرش مطرح هست،یعنی اینکه مخاطب ادبیات،در دوره کارشناسی و کاردانی و دوره های پایین تر،وظیفه اش اینه که،فقط مطالبی رو بگیره و فقط شنونده باشه و نویسنده آنچه را می شنود،در دوره کارشناسی ارشد نه! قلمروی تحقیق و پژوهش توی این دوره باز میشه،علاوه بر اینکه مطالبی رو می شنود،سعی میکنه در قلمرو مطالعه و پژوهش و تحقیق کار کنه و کم کم نظر هم بده و در دوره دکتری دیگه ،خب ،صاحب نظر میشه ،ازش انتظار میره که دیگه بتونه یک مقاله رو کاملا نقد و بررسی کنه،بگه این خوبه،بگه این بده،چگونه هست؟ چجوریه؟ چجوری پیشنهاد بده؟ میشه بهترش کنی؟
و خیلی از چیزهای دیگه،بنابراین ضمن اینکه من در خدمت دوستان هستم و راجع به این مقوله ها مفصلا براتون صحبت خواهم کرد،ان شاء الله،انتظار میرود که خودتون هم در این مقوله ها تحقیق بکنید،تا پیش از اینکه من در جلسات آینده بپردازم به مساله زیبایی و دیدگاه های خیلی از صاحب نظران را برای شما بگم و احیانا یک نتیجه نسبی هم،حالا اینکه عرض میکنم نسبی،چون واقعا نتیجه گیری دقیق، از خیلی از مقوله ها،اگر نگیم محال و نا ممکنه،بسیار دشوار و سخته،اما بطور نسبی میشه نتیجه گیری کرد،خودتون هم راجع به این مقوله ای که زیبایی چیست؟
و تعریف و محدوده زیبایی ،سعی کنید که مطالعه بکنید،فکر کنید،نظر بدید،همیشه هم لازم نیست که ،از دیدگاه ها و نظریات دیگران صحبت کنید و نظر بدیدا،خب،خیلی وقتها ممکنه خود شما،به ذهن مبارکتون خیلی چیزا برسه،خیلی از حرفها،حدیثها که، از بسیاری از نظراتی که توی کتاب ها هستند، بهتر و دقیق تر و درست تر باشه و انتظار میرود،از الان که اومدید برای بزرگ تر شدن،برای پیوستن به جرگه ادیبان و صاحب نظران ،سعی کنید این جرات و جسارت را پیدا کنید که نظر بدید،ما هزاران تعریف،مثلا درباره زیبایی و درباره شعر و ادبیات داریم،خب همشون هم آدمهای بزرگی بودند گفتند،ولی چه بسا که خیلیشون،خیلی از مطالبی رو گفته باشند که،امروزه ما و شما بتونیم بهتر از اون رو بگیم ،اشکالی نداره! یک مقاله ای شروع میکنیم نوشتن، با دو یا سه تا صاحب نظر،دو یا سه تا استاد مطرحش می کنیم، اگر دیدیم که،بله حاوی نظریات سودمندی است ،اون مقاله رو ارسال می کنیم و کم کم این نظر میتونه پذیرفته بشه،حالا در کوتاه سخن،عرض شود خدمتتون که ،قبل از اینکه بپردازم به هر چیزی،بعد از ذکر همه این مقدمات،من میخوام طرح درسی رو که،ان شاء الله نظر دارم در طول ترم برای شما مطرح بکنم،بصورت تعاملی براتون بگم و خیلی هم مفید و مختصره ،بعد از این طرح درس،شروع میکنم به ارائه کردن این بنیان هایی که لازم هستش،طرح درس ما اینه،بعد از ذکر مقدماتی که الان گذشت و خواهد گذشت،ذهن شما رو آماده می کنیم،برای توجه به مفهوم بلاغت و زیبایی،مقدم بر هر چیز،می پردازیم به تاریخچه بلاغت و زیبا شناسی،که در اصل، توی فارسی،آیا این از ادعاهای خود ما هست؟ یا از فرهنگ های دیگه گرفتیم؟ از عرب گرفتیم؟ از یونان و روم باستان گرفتیم؟ یا نه؟ این در اصل،مبدعش خود ما بودیم،ایرانی ها بودند و بعد تعالیفی که توسط،عرض کنم که،متقدمین و پیشگامان صورت گرفته،اونها رو بیان می کنیم و بعد هم آثار و کتابهایی که توسط متاخرین،یعنی بعد از اون علمای قدیمی،در دوره معاصر صورت گرفته،اونها رو هم براتون بیان خواهیم کرد،بعد از اون خواهیم گفت که،در تاریخچه،چه اتفاقاتی افتاده؟ چه کسانی پیشگام بودند؟ تا این مفهوم بلاغت پیدا شده،شکل گرفته و بصورت امروزی،بعنوان یک دستاورد به ما رسیده،این مطلب خیلی مهمی است،بعد از این تاریخچه،همنیجور که گفتم سعی کنید،من باب تذکر و یادآوری ،مقوله هایی از این دانش های سه گانه ای که خدمتتون عرض کردم،در قلمروی معانی و بیان و بدیع ،اشاراتی بهش داشته باشیم،البته بعدا خواهم گفت که،بدیع چون بعنوان یک مقوله مجزا هست و احیانا در دوره کارشناسی هم بهش پرداختیم،خیلی محور بحثی،از نظر من،بعنوان طرح،مباحث نداره،یعنی ما نمیتونیم توی حوزه بدیعی،مثلا بخواهیم مثل دوره کارشناسی،باز کنیم بگیم جناس چی چیه؟ یا ایهام تناسب چیه؟ اون چیزی است که دوستان هم پشت سر گذاشتند و هم میخونن، اما البته اینکه چه دیدگاههای بدیعی به لحاظ رسیدن به نقاط قوت بلاغت میتونه وجود داشته باشه؟ اینها رو خدمت دوستان،در دانش بدیع هم معرفی خواهیم کرد،کوتاه سخن،پس راجع به معانی،راجع به بیان و راجع به بدیع خواهیم گفت،معروف ترین اصطلاحات،این سه مقوله ای رو که بعنوان معرف و حوزه و به اصطلاح،مباحث اصلی بلاغت هستند،خدمت دوستان خواهیم گفت،سعی می کنیم که به برجسته ترین هاش،ان شاء الله،زمان یاری کنه و بتونیم بپردازیم،زیرا سنگ بزرگ نشانه نزدن هست،اصلا امکان نداره که در دو واحد،ما بتونیم همه اینها رو بررسی کنیم،کار ما هم این نیست که بخواهیم اینها رو بررسی کنیم،بیشتر میخواهیم،به کاربرد،نقد،جایگاه و چگونگی آنها اشاره بکنیم،اما بدون دانستن اصطلاحات،چنین چیزی دست نیافتنی هست،لذا،برای اینکه بتونیم اون نقد را صحیح،اون بررسی را داشته باشیم و ارزش کاربردی بلاغت را در آثار ادبی بررسی کنیم،ناچاریم که به مفاد خیلی از دانش هایی که به حوزه بلاغت مربوط میشه اشاره ای بکنیم،بعد از اون سعی میکنم ان شاء الله در خصوص مقوله هایی که در بلاغت سنتی و بلاغت جدید مطرح هست،اونا رو هم اشاراتی برای دوستان داشته باشیم و اینها بطور کلی سازنده درسمون خواهد بود،این طرح درس کلی من خواهد بود که امیدوارم ان شاء الله،در جلسات متعدد،خداوند به شما توفیق و سلامتی بده به بنده و به دیگران همچنین و عمری باشه و در خدمت دوستان باشیم.من عرض کنم که،برای بحث آیندمون،برای اینکه زیاد خسته نشید،فقط یک مقدمه کوتاهی رو ذکر میکنم و ذکر تاریخچه را با تفصیلش میذارم برای جلسه بعد و همچنین خیلی از مباحث دیگر،همین قدر اشاره بکنم که،بزرگترین چیزی که،شاید برای هر کسی،در حوزه بلاغت،همیشه مطرح باشه و مهمترین سوالی که ممکنه پیش بیاد اینه که،فایده علوم بلاغی چیست؟ خب، در اینخصوص،خیلی از مطالب و حرف و حدیث ها گفته شده،اگر بخواهیم سخنان بزرگان رو بهش توجه بکنیم،به قول معروف،مثنوی هفتاد من کاغذ شود...
اما مثالهایی رو میزنم که،بتونه اهمیت و فایده علوم بلاغی رو برای ما شرح بده،وقتی ما داریم شعر سعدی بزرگ را میخونیم و میرسیم به این بیت که:
یکی درخت گل اندر میان خانه ماست
که سروهای چمن پیش قامتش پستند
خب،اگر با مفهوم استعاره آشنا نباشیم،در نمی یابیم که منظور سعدی از این درخت گل چیه؟ حالا گل واقعی هست،یا نه؟ منظور از این گل معشوق سعدی است،یا اگر مثلا این شعر فرخی سیستانی رو می خونیم:
با کاروان حله برفتم ز سیستان
با حله تنیده ز دل بافته ز جان
اگه ندونیم که حُلّه در اینجا،چه معانی ای داره و بصورت استعاره از شعر و قصیده شاعر مطرح شده،اونوقت معنای شعر رو بدرستی نمیتونیم درک کنیم،یا همچنین در این بیت:
چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار
پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار
خب باید بدونیم که اینجا منظور شاعر،که فرخی باشه،از استعاره پرند نیلگون،مثلا ابر بهاری هست و خیلی از موارد دیگری که در قدیم و جدید،میتونه برای ما پیش بیاد،وقتی میگه که:
باغبان چون سخن گل بشنید
پیرهن بر تن از آن گفته درید
اگر ما با مفهوم کنایی،پیرهن بر تن دریدن،آشنا نباشیم،جمله را دریافت نمی کنیم،در شعر نظامی:
هزاران نرگس از چرخ جهانگرد
فرو شد تا بر آمد یک گل زرد
اگه با استعاره آشنا نباشیم و با تشبیه و با صور خیال و کلاّ مقوله بلاغت،شاید معنای شعر شاعر رو نتونیم دریافت کنیم،به همین دلیل است که عرض کنم خدمتتون،وقتی که میخوان راجع به اهمیت بلاغت بحث کنند،کوتاه سخن میگن که در اهمیت بلاغت و علوم بلاغی،همین بس که،اگر اینها وجود نداشتند،ما نمی تونستیم به خیلی از اسرار و رموز آثار ادبی پی ببریم و اونها رو دریافت بکنیم،برای جلسات آینده،راجع به تاریخچه و نحوه پیدایش علوم بلاغی میخواهیم صحبت بکنیم،یک مقدمه کوتاه میگم و ختم به خیر میکنم،واقعیت اینه که ما،تا قبل از قرن پنجم،در فارسی،تالیف مستقلی در حوزه علوم بلاغی نداریم،هر چه که هست،از این زمان به بعد آغاز میشه،تا قبل از اینکه خیلی از صاحبنظران من جمله استاد احمد آتش،نسخه ای از ترجمان البلاغه رادویانی رو پیدا بکند،تصور بر این میشد که در فارسی هم آغازگر بلاغت،کتاب حدائق السحر رشیدالدّین وطواط هست،در قرن ششم،بعدها،با پیدا شدن اون نسخه،این نظریه تغییر یافت و حالا امروزه،با دلایل کافی و قرینه هایی که خیلی قوی هستند،ما میدونیم که در فارسی،با ظهور کتاب نفیس ترجمان البلاغه،در حقیقت،اصول بلاغت فارسی،شکل گرفته و درباره اش بحث میشه،قبل از اینکه فارسی زبانان و همینجور که گفتیم،عرض کنم که،امثال رادویانی و رشید وطواط،دست به کار تالیف فارسی بشن،در ادبیات عرب،علوم بلاغی وجود داشته و سابقه وجود این علوم بلاغی هم،در ادبیات عرب،به قبل از اسلام میرسه،یعنی زمانیکه پیامبر اکرم (ص) در خیلی از،عرض کنم،احادیث و روایات هایی که ازش نقل شده،دعوت میکنه سخنوران عرب رو که،بیایند و بخواهند و برابری بکنن با،به اصطلاح،آیه های قرآن مجید،این موارد خودش این نکته رو ثابت میکنه که،در شعر جاهلی،در ادبیات جاهلی عرب،قبل از اسلام هم،اقسام مختلف تشبیه و مجاز و استعاره و شاید هم خیلی از فنون بلاغی دیگه وجود داشته،وگرنه،گفته نمیشد که اگر میتونن،بیایند به معارضه قرآن و در برابر،مثلا یک سوره،سوره ای بیارن و خیلی از چیزهای دیگر،اینها هست دیگه:
قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ...(آیه 13 سوره هود)
آیا میتونن ده تا مثلا بیارن نظیرش؟
و جای دیگر:
لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا (آیه 88 سوره اسراء)
اگر خیلی هاشون از خیلی های دیگر پشتیبانی بکنند،نمیتونن،یک آیه،نظیر اون بیارن
و خیلی از،نشانه های دیگر که،نشان دهنده و ثابت کننده اینه که در عرب جاهلی،عرض کنم،که این علوم،وجود داشته،اما همینجور که،در هر مقوله و در هر فرهنگی،هر چیزی ابتدائاً،یک رشد ابتدایی داره و بعدها روندش کامل میشه،در ادبیات عرب هم،همینگونه بوده،حالا،خیلی از سخنوران و بزرگ عرب،معتقدند که در ادبیات عربی هم،قبل از اسلام،اگر ریشه یابی دقیق بشه،بسیاری از،آراءِ ارسطو و افلاطون و سقراط و دیگر حکمای بزرگ یونان و روم قدیم،بعنوان خمیر مایه اصلی،مایه کار سخنوران کار عرب بوده،که حالا خودش بحث جدایی داره،چه ادبیات عرب،از اون دست مایه های غنی ادبیات یونان و روم و اون فلاسفه بزرگ استفاده کرده باشه یا نه،به هر شکل،در حوزه یونان و روم علوم بلاغی،مایه های بسیار غنی ای داشته که،ان شاء الله،در جلسات آینده،به تفصیل،در مورد این موضوع هم،براتون صحبت خواهیم کرد.
پس آنچه که،اینجا یک جمع بندی کوتاه ازش میکنم،اینکه،ما در فارسی،زودتر از قرن پنجم،تالیفی مستقل در قلمروی علوم بلاغی نداریم،اما در ادبیات عرب چرا و بنظر میاد که علمای فارسی نویس و فارسی گوی ما هم در بلاغت،یقینا از بلاغت نویسان عرب تقلید کردند،در ادبیات عرب هم ،حتی قبل از ظهور اسلام هم،به تکیه خیلی از قرینه ها،با استناد و خیلی از نشانه ها،قطعا،خیلی از علوم بلاغی و اقسام بلاغت وجود داشته اما نه بشکل پیشرفته که حالا سیر تاریخی شون رو ان شاء الله ،جلسه آینده برای دوستان،بررسی خواهیم کرد،فعلا برای شروع و برای آمادگی ذهنتون همین کفایت میکنه،وقتی که این تاریخچه رو براتون بیان کردم،میام به دوره جدید و همه تالیف های مهمی که در قلمروی علوم بلاغی شده،همه را براتون معرفی خواهم کرد،هیچچکدام از اینها نیازی به خریدن نداره و بحث هایی که هر جلسه مطرح میکنم،اینها میتونه سازنده درستون باشه که سعی میکنیم،نت بردارید،یا جزوه بنویسید،در آخر هم اون جزواتتون رو به من نشون میدید،اگر تایید کردم میتونه یک جزوه واحد باشه که مثلا ،کلاس همه همین رو داشته باشن،بنابراین سعی میکنیم که ،هم گوش میکنیم مطالب را هم نکته های سودمند را یادداشت می کنیم،که حالا وقتی رسیدیم به مباحث اصلی تر،یه مقداری سرعت را هم کم میکنم که ،این امکان فراهم بشه که، بتونید راحت نت برداری کنید،اما برای اینکه ،کتاب واحدی هم داشته باشید و به خرج و زحمت هم نیفتید،قبل از اینکه این کتابها رو برای جلسه آینده مشخص بکنم و معرفی کنم،آثاری که از آقای دکتر سیروس شمیسا،استاد سیروس شمیسا،در قلمروی معانی بیان تالیف کردند،تحت عنوان معانی و بیان،هیچ کاری به بدیعش عرض کردم فعلا نداریم،در قلمروی بدیع ،فقط درباره نظریه ها و چگونگی کیفیت کار و زیبایی شناسی و نوع کاربرد آرایه های بدیعی بحث می کنیم،چون اصلا کار ما ،بیشتر بلاغت کاربردی هست،اما برای اون دو مقوله معانی و بیان،اگه دارید این کتابها رو که فبها،معانی و بیان دکتر سیروس شمیسا،اگر نه! و خواستید تهیه بکنید،اینها کتابهای خوبی هستند،حالا ضمن اینکه به هر شکل،هر اثری ممکنه هم خیلی از فایده ها رو داشته باشه،هم خیلی از مشکلات،ضمن همه احترامی که برای این کتاب و سایر آثار قائل هستم،به هر شکل،نسبت به خیلی از کتابهای رایج بازار،جدیدتر و بهتر هستند و اون متولوژی ادبیات رو از چشم انداز زیبا شناسی،زیباتر مطرح ساختند و اصولی تر،میتونید اینها رو تهیه بکنید،کتاب معانی مجزا هست،کتاب بیانشون هم مجزا هست،همه کتابفروشی های معتبر هم دارند،مهم هم نیست که کدام چاپش باشه،این بصورت تقریبی برای اینکه یکسان باشه کار همگی و دانشجویانی که داخل کلاس هستند،تا ان شاء الله جلسه آینده،عمده ترین کتاب هایی که در قلمروی بلاغت وجود داره،اینها رو براتون معرفی بکنم،از آثار استاد همایی گرفته که از همه قوی ترند تا برسه به جدیدترهاش،که ان شاء الله شناختی در قلمروی منابع داشته باشید،یکی از کارهایی که توی قلمروی کارشناسی ارشد باید بهش توجه کنید و خیلی مهمه،مسئله منبع شناسی و ماخذ شناسی هست،یعنی یک کارشناس ارشد،مثلا باید بدونه چه کسانی در قلمروی حافظ کار کردند،تصحیح کردند،شرح نوشتند و حداقل ده،دوازده تا از معروف ترین این شخصیت ها رو بشناسه،چیزی که حالا ما برای اینکه دانشجویان بهش عادت بکنند،در دوره کارشناسی هم، این کار را انجام میدادیم و میدیم،یعنی آثار هر درس را قبل از شروع،همیشه معرفی می کنیم،که دانشجویان با این شیوه مانوس بشن و انس بگیرن،حالا برای کارشناسی،کتاب شناسی یک مقوله چندان اهمیتی نداره،اما برای کارشناس ارشد و ان شاء الله،دوره های بعد که میرید یعنی دکتری،ماخذ شناسی در اصل خودش یک مقوله مهم و کاربردی هست،از حضور همگی ممنونم ،از آشنایی با شما خیلی خوشحال شدم،بار دیگر خوش آمد میگم به همگی،از حوصله ای هم که به خرج دادید سپاسگزار هستم و ان شاء الله آرزو میکنم که ،در کمال تندرستی و سلامتی باشید،ممنون از همگی تا فرصت بعدی،همه شما را به خدای بزرگ می سپارم،پاینده و تندرست و برقرار باشید،خداوند یار و نگهدارتون..