کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

کارشناسی ارشد رشته زبان و ادب فارسی

روح اله باصری
دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد
رشته زبان و ادب فارسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

نویسندگان

جلسه هفتم درس نظریه ها و نقد ادبی

شنبه, ۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۷:۰۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه درس قبل...

2.نقد ادبی در اثر اموی:

پس از روزگار خلفای راشدین و در عصر اموی به سبب رفاه حال و فراوانی نعمت و امنیتی که در قلمروی اسلامی پدید آمده بود نقد ادبی نیز در کنار رواج گسترده تر شعر و ادب رونق یافت نقد ادبی در عصر اموی در سه حوزه اصلی یعنی حجاز،عراق و شام رونق داشت و بنظر میرسد که غیر از این قلمروها در جای دیگری رواج نداشته است...

مهمترین شهرهای حجاز یعنی مکه و مدینه در عصر اموی همچنان مهمترین مراکز حرکت دینی محسوب میشدند و از رونق اقتصادی و فرهنگی قابل توجهی برخوردار بودند. در این شهرها آیات قرآن مورد تفسیر و تعلیم قرار می گرفت و دانش هایی چون حدیث و فقه بالنده میشد و همچنین موسیقی در حال پرورش بود،نقد ادبی در منطقه حجاز متاثر از عصر جاهلی بود ولی مایه های غزل در شعر شاعران عراق کمتر و مفاخره و هجاء بیشتر بود. نقد در عراق بیشتر صورت مقایسه ای داشت و غالبا درباره ترجیح شاعری بر شاعر دیگر بود و بیشترین محور بحث های انتقادی در آن بود که چه کسی از همه شاعرتر است؟ ایشان ناقد شعر را قاضی و نقد را حکومت می خواندند،نقد این قاضیان دارای نوعی سادگی بود مثلا گاه گفته میشد که این شعر هزاران درهم می ارزد و یا آن شعر بیشتر از یک درهم ارزشی ندارد.

شعر دوره اموی در شام شعری ستایشی بود و مدح و ستایش برجسته ترین جلوه شعر و ادب آن منطقه محسوب میشد و نقد ادبی نیز گرایش های موضوعی و ارزیابی های خود را به آن سمت متوجه ساخته بود.

خلفای بنی امیه شاعران را به درگاه خود می خواندند و بر راستای سیاست تبلیغی خود به آنها جایزه ها و صله های بسیار میدادند و در همان حال خود را از آسیب زبان ایشان نیز مصون می داشتند توجه خلفای بنی امیه به شاعران تا آنجا بود که قصر آنها بصورت مرکزی برای نقد ادبی در آمده بود وقتی شاعری در دربار شعر میخواند شعرش مورد نقد همه قرار می گرفت. بعضی از خلفای اموی از جمله عبدالملک بن مروان نیز صاحب ذوقی در نقد بوده اند سرایندگان شام در اواخر عصر اموی بسوی غزل و مضامین خمری گرایش نشان دادند و این نکته بی تاثیر از سلیقه خلفای متاخر اموی نبود در اواخر عصر اموی علم نحو پدیدار شد و تعدادی از دانشمندان قواعدی برای نحو وضع کردند و شعرا نیز با ملاحضات نحوی به نقد اشعار می پرداختند و نوعی گرایش تازه در نقد ادبی پدیدار شد که به تعبیری گونه ای نقد علمی یا نقد نحوی نامیده میشود.

3. نقد ادبی در عصر عباسی:

عصر عباسی دوران بالندگی فرهنگی و علمی عرب بود و بغداد که مرکز خلافت آنها بود جایگاه طلاقی نژادها،ادیان،مذاهب و فرهنگ های مختلف محسوب میشد شرایط محیطی و آمیختگی فرهنگ ها و رواج معارف مختلف بصورتی مطلوب بر نقد ادبی اثر گذاشت و نقد را که در عصر اموی مبتنی بر ذوقی فطری بود متکی بر فرهنگ علمی گسترده ای کرد و نقد ادبی توانست از سرمایه های علمی و ادبی وافری بهره مند گردد ناقدان عصر عباسی در عین بهره مندی از مایه های فطری انتقادی در داوری های خود از آراء ایرانیان،هندیان و یونانیان در مفاهیم بلاغت نیز بهره می گرفتند و در نهایت نقد شعر در این عصر به منزلت حقیقی خود رسید نقد شعر در این دوره رونق خود را از روزگار هارون الرشید آغاز کرد او شعر دوست بود و شاعران در نزدش منزلتی داشتند و اشعارشان بر حضور وی مورد ارزیابی قرار می گرفت در نقد ادبی این دوره دو گرایش به چشم می خورد:

الف-ادامه شیوه نقادی عصر جاهلی و صدر اسلام

ب-روش دیگری که کاملا تازگی داشت و از بصره برخواسته بود و این نکته شاید به این علت بوده است که نهضت معتزله از آنجا پا گرفت.

معتزله که واضعان حقیقی اصول بلاغت بودند در تبلیغات خود بدان نیاز داشتند و در گسترش بلاغت عرب تلاش کرده و نهایتا در نقد ادبی نیز تاثیرات عمیقی گذاشتند و همین امر باعث شد تا بصره بصورت یکی از مراکز عمده پژوهش های ادبی و انتقادی در عصر عباسی در آید.

یکی از کهن ترین آثار انتقادی عرب طبقات الشعراست که محمد بن سلّام که اهل بصره می باشد آنرا تالیف کرده،ابن سلّام در کتاب خود ضمن تاکید بر ذوق معتقد است که ناقد یکسره به ذوق خویش متکی باشد بلکه این ذوق باید با تجربه مندی های منتقدانه و تعملات خاص اهل فن در شعر همراه باشد پس از ابن سلام باید به ابن قطیبه اشاره کرد در آراء انتقادی او دو ویژگی حائز اهمیت است اول اینکه در ارزیابی شعر نباید بر قدیم و جدید تاکید داشت زیرا شعر کهن هم میتواند خوب باشد و هم بد،شعر جدید هم چنین حالی دارد،ویژگی دیگر آنکه باید بین روح علمی و ذوق ادبی فرق گذاشت مثلا اگر ادیبی در کار نقد به مفاهیم فلسفی بپردازد چندان به کارش نمی آید. ابن قطیبه در اثر مشهور خود یعنی الشعر و الشعراء مبنای ارزیابی شعر را تنها در لفظ و معنی قرار نمی دهد بلکه به نظر وی تصویر آفرینی ها نیز میتوانند مبنایی برای ترجیح شعری بر شعر دیگر باشند و در مجموع باید گفت که آراء ابن قطیبه با توجه به روزگار خود دقیق و دارای اعتبار است...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی